رازهایی درباره خوانندگان ایرانی که نمی دانید (1)

رازهایی درباره خوانندگان ایرانی که نمی دانید (1)

شاید خنده دار باشد اما با این که این روزها چهره های مطرح، تمام زوایای زندگی شان در شبکه های اجتماعی یا از طریق رسانه ها زیر ذره بین است، هنوز هم اطلاعات و حقایق زیادی در زندگی شان وجود دارد که بیراه نیست اگر بگوییم تقریبا هیچ کس از آن ها خبر ندارد.

به نوشته تماشاگران امروز، در این میان چهره های عرصه شعر و موسیقی هم از این قاعده مستثنا نیستند و درصد زیادی از کارهایی که در روند رسیدنشان به شهرت و محبوبیت انجام داده اند از چشم خیلی ها پنهان مانده. در این مطلب سعی کردیم اطلاعات زیادی از این سو و آن سو جمع آوری کنیم. اطلاعاتی که اغلب آن ها در خلال مصاحبه ها عنوان شده و یا از دوستان و آشنایان نزدیک شان نقل شده که مسلما خواندنشان خالی از لطف نیست.

«آهویی دارم خوشگله» یکی از ساخته های بنیامین

بنیامین بهادری و بهنام صفوی که هر دو از خوانندگان سرشناس موسیقی پاپ هستند، تا پیش از آغاز فعالیت رسمی شان در عرصه موسیقی، برای برنامه عروسکی پرطرفدار «رنگین کمان» آهنگسازی می کردند. هر دو خواننده در سال 1379 در این برنامه با هم همکاری داشتند. در آن سال ها عروسک «چرا» محبوب ترین برنامه کودک بود و آهنگ های آن هم به شهرت زیادی رسیده بودند. جالب است بدانید که قطعه «آهویی دارم خوشگله» از ساخته های بنیامین بهادری است.

همکاری ناصر عبداللهی و یغما گلرویی از نوعی دیگر

مرحوم ناصر عبداللهی و یغما گلرویی هر دو از چهره های سرشناس عرصه موسیقی هستند و حالا دیگر همه مردم آن ها را به اسم و چهره می شناسند. نکته جالبی که شاید کمترکسی در مورد این دو هنرمند بداند این است که هر دو آن ها در اواخر دهه هفتاد در انتشارات دارینوش مشغول به کار بودند. گلرویی مسئولیت قسمت کتاب ها را بر عهده داشته و عبداللهی هم مسئول قسمت کاست ها بوده. در آن زمان اولین آلبوم ناصر عبداللهی با نام «عشق است» منتشر شده بود. همچنین ترانه معروف شرکت برق (بابا برقی)، که در آن سال ها برای تشویق مردم به صرفه جویی در مصرف برق مدام از تلویزیون پخش می شد، از سروده های یغما گلرویی است. ترانه بابابرقی جدا از این که یک ترانه تبلیغاتی بود، هنوز و بعد از گذشت سال ها از ذهن مردم پاک نشده و گه گاه زیر لب زمزمه می شود.

معطلی در مجوز به دلیل تشابه صدا

بابک جهانبخش و مازیار فلاحی هر دو از خوانندگانی هستند که در ابتدای فعالیت شان تا مدت ها منتظر مجوز بودند. دلیل این انتظار و معطلی شان برای مجوز، شباهت تُن صدای شان به صدای زن ها عنوان می شد اما در نهایت هر دو آنها بعد از اخذ مجوز توانستند طرفداران زیادی برای خود جذب کنند و تا امروز هم این طرفداران را حفظ کرده اند.

شادمهر را شادی صدا می زدیم

بدون شک اگر بخواهیم از روز آغاز موسیقی پاپ مجاز داخلی تا به امروز یک نفر را به عنوان تک ستاره موسیقی ایران انتخاب کنیم، آن فرد نمی تواند کسی جز شادمهر عقیلی باشد. اسطوره موسیقی پاپ بعد از انقلاب که تا به امروز فراز و فرودهای زیادی را تجربه کرده و مشکلات زیادی را پشت سر گذاشته، همیشه حرف پشت سرش بوده و هیچ وقت هم تصمیم نداشته خودش وارد این حاشیه ها شود و جوابیه ای برایشان بفرستد.

در خلال گفت و گویی که چند سال پیش با خشایار اعتمادی داشتم حرف هایی متفاوت درباره شادمهر شنیدم. حرف هایی که فارغ از دوستی ها و دشمنی های کاذب با شادمهر عقیلی بود . حرف هایی که به نظر راست بود و صاحب سخنش هم دلیلی برای دروغ گفتن نداشت.

ماجرای دوستی شادمهر و خشایار به سال ها قبل برمی گردد. وقتی هنوز شادمهر مشهور نبوده، وقتی که خشایار و بابک بیات تازه مشغول کار کردن با هم شده بودند. خشایار، شادمهر را در یک جمع موزیسین می بیند و با او آشنا می شود، و چند روز بعد شادمهر به خانه پدری او می آید و از او می خواهد که در زمینه موسیقی با هم کار کنند.

فعالیتی که در ابتدا بابک بیات از آن راضی نبوده و اما استعداد و کاربلدی شادمهر، خشایار را وادار به ادامه دادن این فعالیت می کند.

اعتمادی در مصاحبه اش خاطره های زیادی از شادمهر نقل کرد اما جالب ترین آن ها این بوده که در آن زمان شادمهر آنقدر به خانه خشایار اعتمادی می آمده که دیگر مثل یکی از اعضای همان خانواده با او برخورد می کردند. شادمهر را شادی صدا می کردند و شادمهر هم مادر خانواده را خاله خطاب می کرده.

یکی دیگر از خاطرات جذاب اعتمادی ضبط آلبومی در خانه پدری اش بود. آلبومی با صدای شادمهر که بعدها لو رفت و به اسم «آلبوم فریبا» در بازار موسیقی ایران درست به دست می گشت. آلبومی که کیفیت خوبی نداشت اما در آن زمان خیلی گل کرد و هر کسی که آن را گوش کرده بود به دیگر طرفداران شادمهر فخرفروشی می کرد.

این آلبوم در نیم طبقه بالایی خانه پدری خشایار اعتمادی ضبط شده بوده و بیشتر جنبه تمرینی داشته است. در استودیویی که با هزینه خیلی کم و به دست شادمهر و خشایار ساخته شده بود و مکان خوبی برای تمرین هر دو آن ها بوده است. بعدها نتیجه این تمرین های هر روزه آن می شود که اعتمادی نوازندگی ویولن یکی از آهنگ های «آلبوم دلشوره» را به شادمهر می سپارد. همین امر هم کمی باعث دل چرکینی بابک بیات می شود اما هر موزیسینی اعتقاد دارد که شادمهر اگر خواننده و موزیسین خوبی نباشد حتما نوازنده ویولن خوبی است و این خوب بودن را در آلبوم مجوزدار و بی کلام «بهار من» هم ثابت کرده است.

منتشر شده در پنجشنبه 3 تير 1395       کد خبر : 4334
آخرین اخبار
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب‌سایت محفوظ می‌باشد.
طراحی وب سایت : ایران طراح