نوازنده خیابانی که از اکباتان به آپادانا کوچ کرد

نوازنده خیابانی که از اکباتان به آپادانا کوچ کرد

سعید مجدی متولد سال 67 و در حال حاضر دانشجوی ترم سوم کاردانی در رشته آواز ایرانی است. او در حال حاضر یکی از مهمترین برنامه های هفتگی اش نوازدگی در محیط هایی است که محل رفت و آمد عابرین به حساب می آید. وی سابقا در شهرک اکباتان کار نوازندگی خیابانی را به همراه گیتارش انجام می داده و در حال حاضر به شهرک آپادانا کوچ کرده است.   

 

از همبرگر فروشی تا نوازندگی در محیط های عمومی

سال 93 یک دکه کوچک فروش همبرگر را در سوپر دو فاز 1 اداره می کردم و هنگامیکه مشتری ها را راه می انداختم به سراغ سازم می رفتم تا بنوازم. چند وقتی هم راننده آژانس بودم اما بعد از هر بار برگشت از سرویس باز هم به سراغ سازم می رفتم. به همین دلیل بعد از مدتی پدرم گفت «تو برو سازت رو بزن، منم اینجا (دکه) هستم!». بعد از این داستان خیلی بیشتر درگیر نوازندگی در محیط های عمومی شدم و البته بر خلاف بعضی که در خیابان و پارک به نوازندگی مشغول هستند من ترجیح می دهم در محیط هایی مثل پاساژ، کافه یا اماکنی عمومی از این دست مشغول باشم. من برای حضور در جاهایی که هستم حتما اجازه می گیرم یعنی با صاحب آن مجموعه هماهنگ می کنم چون اینجوری بهتر است.  

در اکباتان گروه شدیم

چند وقتی در محوطه سوپرهای اکباتان بصورت تنهایی ساز می زدم تا اینکه یک روز فردی با نام افشین آمد و گفت: میشه باهات ساز بزنم؟ که منهم گفتم چرا که نه. افشین «پن فلوت» می زد که یک ساز آمریکای جنوبی است که خیلی صدای خوبی دارد. بعد از آن روز با هم تمرین کردیم و دیدیم می توانیم با هم کار کنیم پس روی آهنگهای ملایم و خاص غربی مثل پدرخوانده، الدورادو و ... وقت گذاشتیم که به گوش مردم آشنا است و اتفاقا استقبال خوبی هم از آنها شد. بعد از مدتی همگروهی من یعنی افشین رفت و من تنها شدم. در دوره ای که افشین همراه من بود یکی از اصلی ترین پاتوق های ما محوطه سوپر 6 بود و درآمدمان هم بد نبود چون تقریبا شبی صد هزار تومان برای هر کدام جمع می شد.

اکباتان اشباع شد، آپادانا درآمد حداقلی داریم

در دوران حضور در اکباتان هم درآمد خوبی داشتیم و هم استقبال قابل توجهی از کارهای ما صورت می گرفت اما به مرور زمان نوازنده خیابانی در اکباتان زیاد شد و به نوعی محیط اطراف ما اشباع شده بود. به همین دلیل رفته رفته متوجه شدم که درآمدم کم شده. البته تذکراتی هم از طرف بعضی «جاها» برای ترک فضای سوپرهای اکباتان دریافت کردم که این مسئله هم بی تأثیر نبود.  

در حال حاضر هفته ای سه شب در.... شهرک آپادانا مشغول به نوازندگی هستم. در کنار من دو تن از دوستانم هم هستند که یکی از آنها تار می زند و دیگری کلارینت که بعضی اوقات همراه من ساز می زنند. خوبی پاتوق جدید من در شهرک آپادانا این است که حداقل شبی 50 هزار تومان درآمد برای من وجود دارد و این مبلغ تقریبا ثابت است. جالب است که اگر هر شب هم بیایم باز هم همان مقدار حداقلی که اشاره کردم را بدست می آورم چون همیشه هستند افرادی که علاقمند موسیقی هستند و از این کار حمایت می کنند.

مردم آپادانا ساز زدن را خیلی دوست دارند و یک جورهایی با آنها اخت شدم و رابطه عاطفی پیدا کرده ام. اینجا هم من را تحویل می گیرند و هم تشویق می کنند. یک وقتهایی فکر می کنم بچه اینجا هستم!

اسپانسر برای موسیقی خیابانی

تصمیم دارم بعد از اتمام مقطع فعلی درسم (کاردانی) برای دریافت لیسانس در رشته آهنگسازی تلاش کنم. فعلا علاوه بر نوازندگی تدریس هم می کنم اما مطمئن هستم که در آینده بعد از تمام شدن درسم برای نوازندگی در اماکن عمومی خواهم آمد. من گیتار زدنم را مدیون موسیقی خیابانی یا همان موسیقی مردمی هستم که مردم به آن توجه می کنند. تقریبا به این کار اعتیاد پیدا کرده ام و فکر کنم اگر روزی مدیر عامل یک شرکت هم بشوم بازهم در کنار مردم نوازندگی خواهم کرد.

می خواهم این راه را ادامه بدهم و البته قبل از ما هم افرادی بوده اند که در موسیقی خیابانی به مراحل بالاتری رسیده اند و حتی توانسته اند جذب اسپانسر (حامی مالی) هم داشته باشند. این گروهها در حال حاضر اجرای خیابانی دارند، به شهرهای مختلف می روند و هنرنمایی می کنند و بعضی وقتها در سالن کنسرت هم می گذارند.

دوست دارم به اکباتان برگردم اما ...

در اکباتان اخیرا مردم دیگر موسیقی خیابانی را زیاد تحویل نمی گیرند اما در آپادانا خیلی راحت هستم، هم خودم و هم دوستانم. اینجا واقعا کسی به آدم کاری ندارد و ذهن مردم آزاد است. زمانیکه در اکباتان بویدم یکی می گفت نزن، یکی می گفت اعضابمان را خرد کردید و ... اما اینجا همه راحت هستند و کار ما را دوست دارند.  

فعلا در آپادانا به جایی رسیده ایم که مردم از ما توقع دارند و هر دفعه باید یک سری آهنگ های جدید اجرا کنیم و همینطور ایده پردازی داشته باشیم. قبلا یکبار گفته ام که «خیابان آموزشگاه موسیقی ما بود» اما چیزی که الان وجود دارد حس این جمله با تمام وجود در اوقاتی است که اجرای مردمی موسیقی داریم.

منتشر شده در شنبه 27 شهريور 1395       کد خبر : 4878
آخرین اخبار
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب‌سایت محفوظ می‌باشد.
طراحی وب سایت : ایران طراح