نگاهی به خالق «شرلوک هلمز» به بهانه پخش دوباره
طی روزهای گذشته سری داستانهای شرلوک هلمز در ساعات پایانی شب از شبکه تماشا در حال بازپخش مجدد می باشد. به همین انگیزه در ادامه بیوگرافی بازیگر تأثیر گذار این مجموعه که به نوعی کاراکتر شرلوک هلمز را ماندگار ساخت در ادامه آمده است.
«پیتر جرمی ویلیام هاگینز» ملقب به «جرم برت» در ۳ نوامبر سال ۱۹۳۳ زاده شد. او پس از برادرانش، جان، پتریک و مایکل کوچکترین فرزند خانواده بود. پدرش یک سرهنگ سخت گیر ارتش، یک لُردزاده و وارث کارخانهی شکلات سازی بود. جرمی جوان در کالج اِتِن (Eton) تحصیل میکرد. پیشرفت تحصیلیش به فاجعه میماند؛ چرا که او مبتلا به «دیسلکسیا» یعنی کمبود توانایی در خواندن بود.
برت در مرکز بازیگری و بیان لندن تحصیل کرد و برای اولین بار در سال ۱۹۵۴در منچستر روی صحنه ی تئاتر رفت. در سال ۱۹۵۶ به تئاتر برادوی رسید و نقشهای نمایشهای شکسپیر را بازی کرد. روی صحنهی تئاتر بود که برای اولین بار بدل به «شرلوک هلمز» شد.
او وارد تلویزیون هم شد و در سال ۱۹۶۶ در سریال «سه تفنگدار» در نقش «دارتانیان» بازی کرد و به شهرت رسید و کاراکترش در «رقبا» هم بین انگلیسها محبوبیت داشت، همچنین در سریال «قهرمان» و بارُن (The Baron) هم نقشهای منفی درخشانی خلق کرد.
جرمی همیشه به شوخی میگفت در قرن بیستم زندگی میکند، اما هرگز نقش امروزی ندارد. به دنیای سینما هم راه یافت و در سال ۱۹۶۴ در فیلم معروف «بانوی زیبای من» در نقش فرِدی بازی کرد، اما با آن که مدتها آوازخوان کالج بود، صدای آوازش دوبله شد!
با پیشنهاد «اُدری هپبورن» نقش برادر او را در فیلم «جنگ و صلح» گرفت و برای دومین بار با هپبورن همبازی شد. در سال ۱۹۶۷ کاندید بازی در نقش «جیمز باند» به جای «شان کانری» در فیلم «در سرویس مخفی اولیا حضرت» و «زندگی کن و بگذار بمیرد» شد، اما نقش هربار به «جرج لِیزِنبی» و «راجر مور» رسید. در سال ۱۹۷۶ ازدواج کرد. آخرین فیلم او در سال ۱۹۹۶، یک سال پس از مرگش اکران شد. فیلم Moll Flanders نام داشت و «رابین رایت پن» هم در آن نقشآفرینی میکرد.
دیگر ۵۰ سال از عمرش سپری میشد که برای بازی در بزرگترین کاراکترش انتخاب شد. سری شرلوک هلمز که با «ماجراهای شرلوک هلمز» در سال ۱۹۸۴ آغاز شد و با «بازگشت شرلوک هلمز» و «خاطرات شرلوک هلمز» تا سال ۱۹۹۴ ادامه یافت.
جرمی در ۴۱ اپیزود تلویزیونی در نقش هلمز ظاهر شد و نقش دستیارش، دکتر «جان واتسن» ابتدا به «دیوید بروک» و سپس «ادوارد هاردویک» سپرده گردید. خودِ جرمی برت قبلاً در نقش واتسن در تئاتر ایفای نقش کرده بود و به این ترتیب، در دسته سه بازیگری قرار گرفت که هم نقش هلمز و هم نقش واتسن را بازی کردهاند.
او تصمیم گرفت بهترین شرلوک هلمزی شود که دنیا به خود دیده، بنابراین تحقیق گستردهای روی نقشش و سِر آرتور کانن دیل انجام داد. بازی شگفت انگیز او، نبوغی که از چهره و چشمان درخشان و حرکاتش ساطع میشد، میمیک چهره عصبی و لبخندهای دهم ثانیهای، کوچکترین نگاهها، زبان بدن و حرکات پر از اعتماد به نفس وی، نشان از بازیگر اَبَرستارهای داشت که یک کاراکتر افسانهای را جان بخشیده بود.
شرلوک گاه ماده مخدر به خود تزریق میکرد. اما وقتی جرمی فهمید بچهها مثل یک سوپرقهرمان خیلی دوستش دارند، برای آن که تأثیر بدی را ایجاد نکند در اپیزود The Devil’s Foot داروی مخدر هلمز را روی زمین ریخت و سرنگش را در خاک پنهان کرد. جرمی همیشه به شوخی می گفت «هلمز آدم اخمو و تنها و درون گرایی است، اما من اجتماعی و شوخ هستم.»
اما حقیقت در یکی از نقل قولهایش بود: «بعضی از بازیگران تبدیل شوندهاند- آنها تلاش می کنند که بدل به کاراکترهایشان شوند. وقتی که جواب گرفت، بازیگر شبیه یک اسفنج میشود، خود را از شخصیتش میچلاند و خشک می کند و شخصیت کاراکترش را مثل یک مایع جذب میکند.»
جرمی برت با بازی درخشانش به شهرتی جهانی رسید، اما همان طور که هلمز لحظه لحظه کاراکتر عظیم تری میگشت، جرمی برای زایشش رنج بیشتری را متحمل میشد، او بدون پذیرش یک بدل برای صحنههای خطرناک، امنیت جانی اش را به خطر میانداخت تا هلمز بهتری خلق کند. اما تنها مضرات این نقش در دنیای بیرونی نبود، شخصیت افسرده هلمز روز به روز بیشتر جرمی را در خود می بلعید.
وی به زبان می گفت بازیگر خوب کسی است که با پایان نقشش آن را همانجا بگذارد و بقیه ی روز، خودش شود؛ اما باطناً نتوانست به حرفش عمل کند. کمکم به آنجا رسید که شبها خواب هلمز را می دید، این خوابها تدریجاً مبدل به کابوسهایی چنان مهیب شد که او جرأت بر زبان راندن نام «شرلوک هلمز» را نداشت و خیلی ساده او را «اسمش رو نیار» و «اون» خطاب میکرد.
برت دیوانه وار وابسته ی نقشش شد، وقتی عوامل صحنه برای ناهار می رفتند، او تنها مینشست و بارها فیلمنامه را میخواند و صحنههایش را مجسم می کرد، در تعطیلات و وقتهای آزادش شخصیت هلمز را مطالعه میکرد و یک شخصیت خیالی هلمز خلق کرده بود و در دنیای خیال به او جان داده بود. چنانکه خودش گفت، برخی از بازیگران میترسند نقش هلمز را بازی کنند و هلمز روحشان را تسخیر کند، این دقیقاً همان اتفاقی بود که داشت برای او میافتاد.
اما تراژدی بدتری هم برای برت در راه بود. همسر محبوبش، جوآن، در میانه فیلمبرداری سری «بازگشت شرلوک هلمز»، در سال ۱۹۸۵ بر اثر سرطان درگذشت. این حادثه آخرین ضربه را بر جرمی وارد کرد و بیماری روحیش علنی شد. او به شدت مبتلا به افسردگی گردید و مجبور به مصرف داروهای بسیار قوی شد.
از این به بعد، آنچه در قسمتهای آتی سریال دیده میشود، خودِ جرمی برت است، نه شرلوک هلمز. اگر خاطر بینندگان حرفه ای باشد، در بسیاری از اپیزودها، او روی خود را با پتو میپوشانَد که بیمار است و این یک حقیقت بود. کار به جایی رسید که به ضرب و زور دارو و ویلچیر و ماسک اکسیژن خود را به سر صحنه میرساند، دوستان و همکارانش همگی نگرانش بودند اما او تنها میگفت: «دوستان، نمایش باید ادامه یابد!»
تا سال ۱۹۹۴، جرمی به سختی بازی در آخرین سناریوهای نگاشته شده را به پایان رساند و در این حین، بارها بخاطر بیماری روحی در بیمارستان بستری شد، اما پس از پایان نقشش، کاملاً از پا افتاد. سرانجام جرمی برت، در ۱۲ سپتامبر سال ۱۹۹۵ و در ۶۱ سالگی، بر اثر نارسایی قلبی در منزلش، واقع در لندن فوت کرد.