«عمران خان»؛ ترامپِ پاکستان یا دست نشانده طالبان

«عمران خان»؛ ترامپِ پاکستان یا دست نشانده طالبان

جای تعجب ندارد که چرا پیروزی عمران خان از حزب تحریک عدالت در انتخابات پاکستان به کانون توجه رسانه های جهانی تبدیل شده است. داستان یک کریکت باز افسانه ای و جوان عیاش گذشته که به یک سوپراستار سیاسی تبدیل شده چیزی نیست که رسانه ها آن را نادیده بگیرند.

در سال ۱۹۹۲، در واپسین روزهای فعالیت خود به عنوان یکی از باهوش ترین و بااستعدادترین کریکت بازان نسل خود، عمران خان رهبری تیم کریکت کشورش را بر عهده داشت و تیم کشورش را به مقام قهرمانی جهان رساند جمعیتی که بیش از دو دهه او را پرستیده بودند یک بار دیگر به احترام او از جایی خود برخاستند. او یک فوق ستاره و یک افسانه بود که در لندن زندگی می کرد و به عنوان یک مرد جوان و البته عیاش شناخته می شد تا این که با جمیما گولد اسمیت ازدواج کرد و بدین ترتیب وارد طبقه فرهیختگان و نجیب زادگان بریتانیا شد.

اگر چه عمران خان همواره بر باورهای اسلامی خود تاکید کرده اما بدون شک افتخارات او در کسوت یک کریکت باز قهار بود که راه را برای رسیدن به قدرت سیاسی باز کرد. مانند دونالد ترامپ، او نیز در ناز و نعمت بزرگ شده بود و باز هم مانند او هیچگاه سمت سیاسی نداشت اما اکنون نخست وزیری او برای همه محتمل شده است.

ارتش؛ قدرت اصلی حامی عمران خان

چیزی که در این انتخابات برگ برنده عمران خان به شمار می رفت بدون شک شعارهای ضد فساد و ضد آمریکایی بود که برای به پایین کشیدن احزاب قدرتمند مخالف و به خصوص حزب مسلم لیگ شاخه نواز که به طور سنتی از قدرت های سیاسی چند دهه اخیر پاکستان بوده و در سال های اخیر نیز نخست وزیری کشور را در اختیار داشته است به کار گرفته شد. وی ادعاهای ترامپ و مقامات افغان در مورد این که پاکستان عزم جدی برای مبارزه با گروه های تروریستی و اسلام گرای تندرو مانند طالبان را ندارد را به شدت رد کرده است.

عمران خان چند دهه است که در مناطق مرزی پاکستان و افغانستان بر طبل مخالفت با سیاست های ایالات متحده در منطقه کوبیده و همواره از بمباران های هواپیماهای بدون سرنشین این کشور در پاکستان و همچنین سوء رفتارهای آمریکایی ها در افغانستان انتقاد کرده است. این انتقادها و حمایت او از قانون شریعت و حمایت از قوانین مذهبی باعث شده که بسیاری به او لقب «طالبان خان» بدهند. اکنون اما دیگر طرفداران او به کسانی که طرفدار یک بازیکن کریکت افسانه ای و مسلمانی محافظه کار بودند محدود نمی شود، طرفداران او امروز کسانی هستند که می خواهند از دست دو حزب سیاسی سنتی راحت شوند که فقط و فقط به فکر منافع خود بوده و به خاطر کشاندن کشور به شرایط اقتصادی آشفته امروز مقصر شناخته می شوند.

او که خود از دانشگاه آکسفورد قارغ التحصیل شده به مخالفت و مبارزه با سیاسیونی پرداخت که عمدتاً در دانشگاه های اروپایی تحصیل کرده و تمایلات کمتر مذهبی (نسبت به عمران خان) دارند. اما نباید نقش ارتش پاکستان را در به قدرت رسیدن عمران خان نادیده گرفت. ارتش این کشور در ماه های منتهی به انتخابات بارها و بارها از طرف فعالین اجتماعی و روزنامه نگاران کشور به خاطر تهدید و اذیت و آزار مورد انتقاد قرار گرفته اند، به ویژه اذیت و آزار کسانی که از منتقدان عمران خان بوده اند. اما ارتش پاکستان نیز خیلی با سیاست بیگانه نیست و در تاریخ کوتاه ۷۰ ساله پاکستان بارها و بارها شاهد کودتاهای خونین در این کشور بوده ایم که توسط ارتش انجام شده اند.

ارتش این کشور بخش زیادی از اقتصاد درون پاکستان را نیز در دست دارد و نقش آن در عرصه سیاسی کشور کمتر از نخست وزیر نیست. حمایت ارتش از عمران خان نه به دلیل نجات پاکستان از شرایط کنونی بلکه بیشتر به دلیل نگه داشتن قدرت ارتش در ساختار سیاسی این کشور است. بعد از فروپاشی سیستم پادشاهی راج ها در شبه جزیره هند که مستعمره بریتانیا بود، در مناقشه ای خونین، بخش مسلمان آن از هند جدا شده و پاکستان لقب گرفت و اکنون ارتش این کشور، هند را بعنوان یک تهدید ماهوی برای ملت مسلمان خود می بیند، همانطور که در ۷ دهه اخیر دیده است.

هند و پاکستان که هر دو از قدرت های هسته ای جهان هستند همواره در کوهستان هیمالایا و در کوه یخی سیاچن در ارتفاع ۲۱٫۰۰۰ پایی که مرتفع ترین میدان نبرد جهان شناخته می شود با هم درگیری داشته اند اما اکنون درگیری بزرگ تر در مرزهای غربی با افغانستان در جریان است. البته ارتش پاکستان همواره نقش اصلی را در زمینه کنترل سیاست های خارجی و امنیتی کشور داشته و به چالش کشیدن این کنترل می تواند برای عمران خان بسیار مرگبار باشد. از این رو اگر عمران خان می خواهد با ایالات متحده معامله کرده، دست دوستی به طرف هند دراز کرده و با تروریست های اسلام گرا گفتگو کند باید مواظب ارتش پشت سرش نیز باشد.

نقش موثر طالبان در به قدرت رسیدن عمران خان

در اوایل دهه ۱۹۹۰، سرویس امنیتی پاکستان به طالبان کمک کرد تا کنترل کامل افغانستان را در دست بگیرد و بدین ترتیب عمق استراتژیک پاکستان افزایش یابد اما امروز سیاست ترامپ در قبال افغانستان بر مبنای درخواست از هند برای ایفای نقش بیشتر در سیاست های کابل استوار شده است. سیاستی که برای ارتش پاکستان خط قرمز به شمار می آید و اینجاست که نقطه اشتراک عمران خان و ترامپ نسبت به طالبان آشکار می شود. ایالات متحده می خواهد که طالبان دست از نبرد برداشته و در حکومت افغانستان مشارکت داشته باشند تا بدین ترتیب ایالات متحده بتواند نیروهایش را از این باتلاق خارج نماید.

عمران خان نیز که مانند بسیاری از اعضای طالبان ریشه ای پشتونی دارد، در میان افراد وفادار به طالبان از محبوبیت بالایی برخوردار بوده و می تواند نقش یک میانجی برای مذاکره با طالبان را ایفا کند. عمران خان برای تشکیل دولت، سروسامان دادن به اقتصاد شکننده و در حال سقوط کشور، معامله با پشتیبانان مالی اصلی کشور مانند چین و همچنین خلاص شدن از دست اتهامات انتخاباتی احزاب مردم و مسلم لیگ که عمران خان دهه ها در تلاش برای غلبه بر آن ها بوده کار بسیار دشواری در پیش دارد. بدین ترتیب عمران خان برای رسیدن به اهداف خود و معامله سیاسی با دونالد ترامپ به کمک و حمایت ارتش پاکستان نیاز دارد.

منتشر شده در پنجشنبه 11 مرداد 1397       کد خبر : 8166
آخرین اخبار
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب‌سایت محفوظ می‌باشد.
طراحی وب سایت : ایران طراح