پوپولیسم اکباتانی این بار به جان یک «گلخانه» افتاد

پوپولیسم اکباتانی این بار به جان یک «گلخانه» افتاد

سالها پیش یک آموزشگاه زبان در خیابان بلوار کشاورز تهران می رفتم. یک روز معلم ما سر کلاس در واکنش به یک موضوعی گفت: «بچه ها از هر حرکت مثبتی که در جامعه انجام میگیره استقبال کنید، اینجوری جامعه تون ساخته میشه». واقعیت این است که من در آن سال از کلاس زبان ثبت نام کرده چیز زیادی فرا نگرفتم اما این جمله نه تنها آویزه گوشم شده، بلکه هرچه سنم بالاتر می رود برایم رنگ و معنای بیشتری پیدا می کند. 

به نوشته «4 اکباتان»، این روزها ماجرای گلخانه بلوک 17 به غایت عجیب و پرسش برانگیز به نظر می رسد. آنجا که افرادی با نام «انسان» در کلام دم از مدنیت، مطالبه، حقوق مردم و کلی چیزهای قشنگ دیگر می زنند اما در عمل حضور یک گلخانه ی پربار و زیبا آنهم در شهرک اکباتان که اصولا بخش عمده ای از هویتش را مدیون فضای سبز می باشد، تحمل نمی کنند. نمی دانم اسم این حرکت را چه باید نهاد، برخی می گویند حسادت، بعضی دیگر تنگ نظری، اما هر چه که هست خیلی بویی از انسانیت و مردمداری نبرده است.

در خصوص این گلخانه که تصویرش در متن آمده است باید گفت که این محیط پر انرژی که انصافا هم از جنبه های معنوی و هم مادی کمک حال «بلوک» به حساب می آمده، توسط یک خانم دوستدار محیط زندگی پیرامون پدید آمده. درست است که یکی از دست اندرکاران بلوک با اظهار نظری عجیب که نشان دهنده کینه توزی های شخصی و عقده های سرنگشاده از دوران کودکی می باشد، تلاش ارزشمند ایشان را «مسئولیت خود خوانده شخصی» قملداد کرد اما در عالم انصاف کسی که یک تنه 8 هزار قلمه ی شمشاد برای بلوک خود به ارمغان می آورد قطعا «باغبان عاشق» نام دارد.

در رابطه با دلایل اعلامی بر هم زدن فضای گلخانه بلوک 17 گفته اند که دورهمی برخی اکباتانی ها در محوطه این بلوک باعث بروز مشکلاتی بوده و بدینوسیله به بهانه ی انجام «کارهای دیگر» که در پس نشستن دوستان و صرف چای و شیرینی صورت می گیرد، این فضا با تعطیلی همراه شده است. شاید این افراد فراموش کرده اند که به راستی آن «کارهای دیگر» در سایر فضای بلوکهای فاز 2 بویژه آنهایی که به خیابان صنایع هواپیمایی مشرف هستند، صورت نمی گیرد؟ که اگر نمی گیرد معنی حضور آن جوانکی که هر شب پس از گرگ و میش هوا با موتور گرانقیمت خود در حوالی همین بلوکهای 17، 18 و 19 پرسه می زند چیست؟ و چرا کسی برای مقابله با آن پاشنه های کفش خود را بر نمی کشد و فقط زبانها برای یک «باغبان» بی ادعا دراز است؟ 

داستان امروز گلخانه در بلوک 17 حکایت رفتارهای مدیران اجرایی پر «اسم و رسم» در کشور است. همانهایی که به هر قیمتی حاضر هستند دستاوردهای گذشتگان را تخریب کنند تا به هر قیمتی بگویند ما «بهتریم». بدون تعارف امروز اکباتان نیز گرفتار همین رفتارهای عوام فریبانه یا پوپولیستی است و از این رهگذر گلخانه، سرای محله، بلوک و ... هیچ تفاوتی ندارد. مهم این است قدرت در ید خواهانش باشد فارغ از اینکه اینجا حکایت، حکایت همسایگی است و باید دانست همه جا می شود زیر و رو کشید اما محل زندگی مکان امن است و باید آرامش، محبت و همدلی جاری باشد و نمی توان تنها با تکیه بر «سبیل کمونیستی» آرمان های فرصت بروز نیافته دهه 40 و 50 شمسی را به اجرا رساند.           

در پایان باید توجه داشت که در این ایام برخی نقش مار می کشند آنهم وقتی که جزو دست اندرکاران اصلی گروه «حامیان محیط زیست» هستند ولی در بلوک خود، جایی که دیگر پای شهرداری و هیئت عشاق هم وسط نیست با فضای یک گلخانه همانگونه می کنند که دیروز در نقش مطالبه گر منتقد آن بودند.

منتشر شده در شنبه 12 بهمن 1398       کد خبر : 9665
آخرین اخبار
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب‌سایت محفوظ می‌باشد.
طراحی وب سایت : ایران طراح