مردان مطلقه پس از جدایی

مردان مطلقه پس از جدایی

حدود دوسال پیش بود که سایت سایکولوژی تودی psychologytoday گزارشی را از یک روان شناس منتشر کرد که به آسیب های روحی مردان پس از طلاق پرداخته بود. یکی از تیترهای این گزارش، جمله ای تامل برانگیز را نشان می داد که نتیجه تحقیقات متعدد روی وضعیت مردان پس از طلاق بوده است. جمله اینطور تعریف می شود: «طیف وسیعی از مطالعات نشان می دهد مردان به لحاظ درونی به استواری زنان نیستند.»

واقعیت این است که مردان درست به اندازه زنان درباره خانواده و ازدواج مشتاق هستند. حتی در مواقعی زنان می توانند زودتر از مردان به وصلت خود پایان بدهند یا اینکه زنان بیشتر از مردان برای طلاق پیشدستی می کنند. (براساس تحقیقات مشترک کالمین و پورتمن 2006) به علاوه مطالعات نشان می دهد، به طور میانگین زنان در دوران پس از طلاق رنج و ناراحتی کمتری را نسبت به مردان متحمل می شوند.

درواقع ازدواج ارتباط بسیار قوی با احساس خوشی زن و مرد دارد. همچنین به طور متوسط ازدواج ارتباط قوی با شرایط اقتصادی ایده آل و البته سلامتی دارد (مطالعات استاک 1998) با این حال نه تنها، درصد شادی و خوشبختی ناشی از ازدواج برای مردان بیشتر است (کورا 2009) بلکه تاثیر محافظت از سلامتی بر اثر ازدواج برای آنها وسیع تر است. به بیان ساده تر اینکه مردان می توانند بابت ازدواج خود از زنان خوشحال تر باشند و در نتیجه وقتی طلاق اتفاق می افتد مردان بیشتر از زنان می بازند. چرا که آن ها سلامت و خوشبختی شان را در معرض از دست دادن می بینند.

تبعات ناخوشایند جسمی و روحی طلاق برای مردان بسیار قوی تر از زنان است. (روباردز 2012) آوچه مسلم است اینکه نتایج ناخوشایند طلاق برای مردان می تواند بسیار پرهزینه تر از آنچه که به نظر می رسد باشد. بعد از یک جدایی، احتمال خودکشی بین مردان خیلی بیشتر از زنان است (کولوژ 2010) با همه این اوصاف آیا طبیعی نیست که مردان بر اثر طلاق شکننده تر از زنان باشند؟

چرا طلاق برای مردان دشوارتر است

آنچه که می تواند طلاق را برای مردان سخت تر کند، تغییر در سبک زندگی آنهاست. به عنوان مثال آن ها ممکن است خیلی بیشتر رو به دخانیات و الکل آورند (همینیکی ولی 2003) درواقع این زنان هستند که در قالب همسر، مردان را به رفتار سالم ترغیب می کنند (رکزرک و آمبرسون 2012) بنابراین بدون این حضور مثبت تاثیرگذار احتمال بازگشت مردان به عادت های قدیمی ناسالم بسیار زیاد خواهدبود. به واقع مردان خیلی بیشتر به لحاظ احساسی به زنان خود وابسته می شوند و خیلی کمتر گزینه های دیگر را به عنوان آلترناتیوهای حمایت کننده روحی و عاطفی جایگزین همسران خود می کنند.

یک تحقیق اجتماعی کلی در فاصله سال های 1972 تا 2012 نشان می دهد وقتی از مردان پرسش می شود در مواقعی که احساس افسردگی می کنند سراغ چه کسی برای آرام شدن می روند، 71 درصد از آن ها همسران خود را انتخاب کرده اند، این در حالی است که فقط 39 درصد از زنان، شوهران خود را در چنین موقعیتی به عنوان فرد تسکین دهنده برگزیده اند.

در عین حال زنان متاهل معاشرت های اجتماعی یا حامیان روحی بیشتری را در دوران ازدواج خود نسبت به مردان متاهل حفظ می کنند و همین مسئله است که در دوران طلاق، اتفاقی مهم تلفی می شود چون فقدان وابستگی کامل به حمایت روحی و عاطفی همسر از قبل وجودداشته است. البته این بدان معنی نیست که مردان دوست یا خانواده ندارند بلکه آن ها خیلی کمتر به دریافت حمایت های عاطفی از طرف افرادی غیر از همسر خود عادت کرده اند. همه این دلایل کافی است تا طلاق برای مردان نسبت به زنان به اتفاقی سخت تر تبدیل شود البته با علم اینکه آمارها در این خصوص نسبی است.

منتشر شده در دوشنبه 12 تير 1396       کد خبر : 6727
آخرین اخبار
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب‌سایت محفوظ می‌باشد.
طراحی وب سایت : ایران طراح