نگاه موشکافانه یک جامعه شناس به محل زندگی خود (1)
حسین ایمانی جاجرمی جامعه شناس اکباتانی است که علاوه بر تدریس در دانشگاه، ریاست موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران را نیز بر عهده دارد. او از یکسال پیش با رأی مردم به عنوان یک شورایار اکباتانی نیز شناخته می شود تا تجربه سالها حضور در مسوولیتهای مختلف بالاخص وزارت کشور را در قالب نظریه پردازی های مدیریت شهری، برای همسایگان خود به ارمغان آورد.
او بی شک یکی از مهمترین تحلیلگران حوزه مسائل اجتماعی به حساب می آید که جا دارد در شهرک اکباتان نیز استفاده های بیشتری از دانسته های وی صورت پذیرد، همانطور که خبرگزاری رسمی کشور هر از چند گاهی به سراغ دکتر ایمانی می روند. این گفتگو در دو قسمت ارائه خواهد شد.
به عنوان اولین سوال اگر ممکن است در مقام جامعه شناس و همینطور ساکن شهرک اکباتان، نگاه جامعه شناختی خود را از این محدوده به ما ارائه کنید.
- اگر بخواهیم شهرک اکباتان را از حیث دسته بندی محله ها بررسی کنیم باید آن را جزو «محله های برنامه ریزی شده» به حساب آوریم چون ما اصولا یک محله هایی با عنوان «ارگانیک» داریم که برنامه ی خاصی در پس بوجود آمدن آن وجود نداشته و به تدریج و به مرور زمان شکل گرفته مانند محله پامنار یا عودلاجان اما جاهایی مثل اکباتان محصول شهرسازی مدرن هستند یعنی یکی از دستاوردهای مدرنیته در حوزه شهرسازی در ایران شهرک اکباتان و شهرک های مشابه آن است. در محله برنامه ریزی شده تقریبا بر اساس اهداف ساختش، همه نیازها در آن تعریف شده و همین ویژگی شهرک اکباتان و شهرک مشابه آن را از سایر محلات سنتی متفاوت می کند. البته نمونه های مشابهی هم همچون شهرک آپادانا و غرب وجود دارند که محصول طرح اول جامع تهران هستند که در اواخر دهه 40 تهیه شده است.
در مورد این طرح می شود بیشتر توضیح بدهید.
- در دهه چهل شهر تهران پایتخت رو به رشدی بوده اما جالب است که هیچ برنامه یا نقشه ای برای توسعه خود نداشت. این دهه از نظر مسائل شهری و برنامه های تهیه شده برای توسعه برنامه ریزی شده شهرها و بویژه تهران جالب توجه است. از مهمترین سیاستها و برنامه موثر بر توسعه شهری در این سالها باید به اجرای برنامه اصلاحات ارضی در ابتدای دهه 1340 که تشدید مهاجرت روستاییان به شهرها را در پی داشت تهیه طرح های جامع برای شهرها در اواخر این دهه و تصمیم به ساخت مرکز جدید پایتخت در ابتدای دهه 1350 اشاره کرد. به عنوان گام نخست در ضابطه مند کردن و منظم کردن توسعه شهری تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران در اردیبهشت سال 1341 سمیناری برگزار می کند با عنوان «بررسی مسائل اجتماعی شهر تهران» که از وزیر کشور، رئیس اتحادیه شهرداری ها، شهردار تهران، کارشناسان خارجی و تعدادی از آدمهای مهم و باسواد آن
زمان مانند هوشنگ سیحون معمار مشهور و استاد معماری دانشکده هنرهای زیبا و مهندس بازرگان رئیس وقت دانشکده فنی دور هم جمع می شوند و راجع به تهران صحبت می کنند. سمنیار موسسه نشان داد که شهر تهران گرفتار بی نظمی و نابسامانی های ناشی از گسترش بی حساب و با آینده ای تاریک بیش از هر چیز نیازمند «نقشه جامع شهر» است. یکی از بحث های آن سمینار این است که شهر تهران در حال بزرگ شدن است اما هیچ نقشه ای در خصوص رشد آن وجود ندارد، در همین خصوص یکی از کارشناسان شهرداری تهران که آمریکایی بوده اذعان می کند که در همه جای دنیا شهرها ی «سیتی پلان» یا «نقشه جامع شهر» دارند و لازم است برای تهران نیز این کار صورت گیرد تا در آینده ای نزدیک مشکلات آن مانند آلودگی ها، ترافیک، کمبود مسکن و زمین خواری تشدید نشود برای حل این مسئله در سال 1345 تصمیم گرفته شد تا برای تهران طرح جامع تهیه شود. تهیه طرح 3 سال زمان برد. گرچه محدوده 25 ساله شهر (تا 1370) در سال 1345 تعیین شد، مهندسین مشاور ویکتور گروئن و عبدالعزیز فرمانفرمایان، نخستین طرح هادی تهران در سال 1348 تسلیم مقامات دولت ایران کردند و دولت نیز تنها یک سال بعد آن را تصویب کرد. یکی از مهمترین اصول پایه پیش بینی شده طرح ایجاد همزمان 9 قطب شهری ثانوی، قطع بندی اراضی و ساختن مجموعه های بزرگ مسکونی (شهرک ها) بود، که خود در واقع شهرهای جدیدی محسوب می شدند و در کنار آن ایجاد شالوده بندی فضای شهر در حد فاصل کرج به تهرانپارس که با واسطه شبکه ای گسترده از بزرگراهها و یک خط مترو با یکدیگر مرتبط می شدند. این مراکز، به استثنای بازار و مرکز عباس آباد، همه دقیقا مشابه یکدیگر بودند.
طبق آن طرح، تهران یک مرکز شهر قدیمی یعنی همین محدوده بازار و کاخ گلستان داشت که کارکرد توریستی و گردشگری پیدا می کرد. و یک مرکز شهر جدید ساخته می شود همین تپه های عباس آباد فعلی می باشد که قرار بوده در آن با تشکیل شرکت نوسازی عباس آباد و با مدیریت شهرداری تهران پایتخت جدید و فوق مدرن ساخته شود.
در این طرح پیش بینی شده بوده که غرب تهران مسکونی و تفریحی- ورزشی باشد و اطراف جاده مخصوص فعلی محل ساخت خانه های ویلایی شود و چنانچه گفته شد ساخت شهرک های مسکونی مانند شهرک اکباتان در دستور کار قرار می گیرد.
پس اینطور که شما می فرمایید از دل نقشه جامع شهر تهران در دهه 40 شهرک اکباتان متولد می شود. حالا سوال این است که آیا همانقدر که در خصوص مسائل مهندسی و شهرسازی این شهرک ها برنامه ریزی صورت گرفته، در خصوص بافت فرهنگی اجتماعی این محله ی برنامه ریزی شده هم طرحی وجود داشته؟
- جاهایی مثل اکباتان سکونت گاههایی بوده که برای پاسخ به کمبود مسکن طراحی شده و اتفاقا نمونه های مشابه خارجی آن هم تحت عنوان H L M در کشور فرانسه وجود دارد. دلیل آنهم این است که در برخی کشورها مشکل افزایش جمعیت و کمبود مسکن وجود دارد و این ایده ها در آنجا با عنوان «مساکن انبوه» اجرا می شود و در حال حاضر هم بیشتر مهاجرین جهان سوم در این مدل انبوه سازی های مسکن در این کشورها زندگی می کنند.
طبعا در تهران هم این مشکل وجود داشته پس این ایده به اجرا می رسد چون در واقع پاسخی بوده برای کمبود مسکن منتها به صورتی حساب شده. در واقع ایده اکباتان بر مبنای مسکن موقت بوده اما از آنجاییکه کمبود مسکن در کشور ما یک مشکل مزمن و حل نشده است ما تقریبا گرفتار شدیم در این شیوه های سکونت.
می توانیم نتیجه بگیریم که چون این شکل مسکن (شهرک اکباتان) پاسخ فوری به یک مشکل مزمن بوده و حالا که پس از سالها این شیوه سکونتگاهی همچنان ادامه دارد، باعث بروز مشکلات فرهنگی و اجتماعی شده؟
- این مورد یک خرده قابل تأمل است چون از یک طرف این شکل ساخت و ساز برای گروههای اجتماعی خاصی درست شده یعنی گروههای ثروتمند در این مجموعه در نظر گرفته نشده اند. این نوع از مساکن برای گروههای اجتماعی طبقه متوسط متوسط و متوسط پایین طراحی شده یعنی آدمهایی که بروکرات و تکنوکرات هستند و در ادارات حضور دارند. این افراد صبح از خانه خارج می شوند و غروب برمی گردند و به همین دلیل این نوع مساکن خوابگاهی تلقی می شوند چون برای طول روز فعالیتی تعریف نشده و بیشتر برای استراحت و تجدید قوا از آن استفاده می شود. به طور مثال در خصوص پاسخگویی به نیاز بچه ها و کودکان شما اثرچندانی در شهرک اکباتان نمی بینید.
ادامه دارد