یکی از ساکنان شهرک اکباتان خانه اش را به انبار نگهداری زباله و ضایعات تبدیل کرده بود اما با حضور ماموران شهرداری و پلیس زباله ها تخلیه شد.حالا شهردار ناحیه ۶ منطقه ۵ تهران از پشت پرده این ماجرا می گوید.چند روز قبل تصاویری در شبکههای اجتماعی منتشر شد که نشان میداد یکی از ساکنان شهرک اکباتان خانهاش را به انباری از زباله و ضایعات تبدیل کرده است. باورش سخت بود؛ اما این تصاویر واقعیت داشت. زنی میانسال که از سالها قبل در این خانه زندگی میکرد به تدریج در آنجا زباله و ضایعات جمع آوری کرده بود. طوری که ساکنان ساختمان از این ماجرا شاکی شدند و بوی متعفنی که از آنجا به مشام میرسید زندگی را برای آنها مختل کرد. در این شرایط بود که پای پلیس و شهرداری وسط کشیده شد و آنها چند روز قبل با مجوز قضایی راهی این خانه عجیب و غریب شدند و در آنجا صحنههایی باورنکردنی دیدند.
کوهی از زباله
شهرام اسدی، شهردار ناحیه ۶ منطقه ۵ تهران که رسیدگی به این ماجرا را برعهده داشت درباره این ماجرای عجیب و غریب میگوید: ساکنان یکی از بلوکهای فاز ۲ شهرک اکباتان به پلیس شکایت کرده بودند که از خانه یکی از واحدهای طبقه سوم بوی نامطبوعی به مشام میرسد که ماموران پلیس همراه با عوامل شهرداری با مجوز قضایی راهی آنجا شدند.
او درباره آنچه که در آنجا دیده میگوید: آنجا یک واحد آپارتمان ۱۸۰ متری بود که انواع و اقسام زباله مثل: شیشه، لباس، کفش، تخته، پتو، حتی پول نقد و هرچیزی را که فکرش را بکنید پر بود. صاحب خانه که زنی میانسال بود در سالهای سال این وسایل را جمع کرده و همین ماجرا باعث ایجاد بوی نامطبوعی شده و آنجا پر از سوسک و ... بود. طوری که در آپارتمان به سختی باز میشد و از کف تا سقف پر از زباله بود و ما تخمین زدیم که در آنجا حدود ۲۰ تن زباله دپو شده است.
او درباره سرنوشت این زباله ها میگوید: بررسیها نشان میدهد که این ضایعات از لحاظ بازیافت ارزش چندانی ندارند و تخلیه این وسایل به سادگی ممکن نیست و قرار است در چند مرحله از آنجا تخلیه و توسط پلیس معدوم شود تا آسایش به آنجا برگردد و موضوع آلودگی برطرف شود.
چرا بعضیها عاشق زباله هستند؟
بررسی ماجرای زنی که در شهرک اکباتان در خانهاش زباله کشف میکرد و پروندههای مشابه این سوال را ایجاد میکند که چرا عدهای عاشق جمع آوری زباله در خانهشان هستند و آیا این کار یک اختلال روانی است؟ دکتر ساحل گرامی، روانشناس در این باره به همشهری میگوید: این موضوع یک اختلال روانی به نام اختلال احتکار و مبنای آن اضطرابی و وسواسی است. در این اختلال شخص چیزهایی را که از دید سایر افراد زباله است و مصرف و کارایی ندارد را نگه می دارد و استدالالی که دارد این است که این را نگه می دارم و یک روزی به درد می خورد. این وسایل معمولا وسایلی مثل روزنامه باطله، ظرف نوشابه، جعبه و ... است. این افراد معمولا زمانی که میخواهند زباله ای را از خانه بیرون ببرند دچار اضطراب میشوند که نکند این وسیله بعدا به کارم بیاید. ریشه این موضوع در وسواس است و این افراد میل به جمع کردن دارند و از دست دادن هر چیزی برای شان سخت است. چنین افرادی معمولا فقط دچار یک مشکل نیستند و در کنار آن ریشههایی از اضطراب و افسردگی هم دیده میشود.او ادامه میدهد: ماجرای جمع کردن و احتکار زباله معمولا تا جایی پیش میرود که فضای زیادی از خانه این افراد را اشغال میکند و کار به جایی میرسد که انباری و حتی فضای داخلی خانه از زباله و وسایل بیمصرف پر میشود. طوری میشود که حرکت در خانه و رفتن از یک نقطه خانه به نقطه دیگر سخت میشود؛ چرا که فضای خالی باقی نمانده و همه جا را زباله پر کرده است. نکته مهمتر اینکه این ماجرا باعث میشود عملکرد اجتماعی این افراد خیلی پایین بیاید و رفت و آمدهای خانوادگی شان کمتر شود. به این دلیل که هم فضای کمی برای شان وجود دارد و هم اینکه از نظر آلودگی و بهداشت دچار مشکل میشوند و بخاطر این مسئله به مرور افراد کمتری ترجیح میدهند با آنها در رفت و آمد باشند و معاشرت کنند.
آنطور که این روانشناس میگوید این اختلال برای سلامتی افراد مضر است و حتی ممکن است آنها را دچار حادثه کند. او میگوید: نکته مهم دیگر اینکه جمع کردن وسایل و زباله در خانه خیلی اوقات باعث میشود که این افراد از نظر سلامتی هم دچار مشکل شوند. یا آتش سوزی و حادثه ای برای شان اتفاق میافتد یا خودشان ممکت است پای شان به وسایل گیر کند. یا روابط شان محدود و آنها طرد میشوند و در نتیجه به اضطراب و افسردگی شان دامن زده میشود.
منشا اختلالاما این اختلال از چه سنی شروع میشود ومنشا آن چیست؟ گرامی در این باره میگوید: اختلال احتکار معمولا از سن کم و اوایل نوجوانی شروع میشود و افراد از جمع کردن وسایل ساده مثل کاغذ، بطری، جعبه و ... شروع میکنند و شاید خانواده افراد را در این سن بتواند تا حدودی کنترل کند اما در سنین بالاتر این عادت پررنگتر و درمان هم آن سخت تر می شود. احتکار ریشه زنتیکی دارد و افراد معمولا پدر، پدر بزرگ یا یکی از اعضای خانواده دچار چنین اختلالی بوده و از لحاظ ژنتیک به فرد منتقل شده است.
راهکار درمان
اما اگر چنین افرادی در نزدیکی مان زندگی میکنند برای درمان آنها چه راهکاری وجود دارد. دکتر گرامی در پاسخ به این سوال میگوید: برای درمان این اختلال باید بررسی کرد و دید که علت شروع این ماجرا چیست و معمولا رفع اضطراب و راهکارهای شناختنی و رفتاری می تواند برای این افراد موثر باشد. اما فرد باید در درجه اول قانع شود که با اضطراب از دست دادن رو به رو شود. وقتی بتوانیم اضطراب را حل کنیم احتکار را هم می شود کاهش داد.
منتشر شده در دوشنبه 4 دي 1402
کد خبر : 10955